افسردگی نوعی واکنش دفاعی است
افسردگی ، شایع ترین و در عین حال قدیمی ترین اختلال روانی انسان است . افسردگی ، حس یاس و نامیدی درد آوری است که زندگی روزمره فرد را مختل می کند . افسردگی ، واکنش طبیعی نسبت به رویدادهای بیرونی است . افسردگی ما را از تنشها و استرس های خارج از توانمان دور می کند و مجال بهبودی و بازیافتن قوای رو به رو شدن با آنها را به ما بر می گرداند . در حقیقت ، افسردگی نوعی واکنش دفاعی است که فرد در برابر تنشهای دور از توان خود نشان می دهد تا بتواند بماند و به زندگی ادامه دهد . افسردگی به سراغ همه می رود . کودکان هم با آن دنیای شاد و پرهیاهویشان افسرده می شوند . سالمندان ، جوانان ، ثروتمندان و فقیران . بر اساس آمارها افسردگی آنچنان شایع است که از هر 8 نفر یک نفر در طول زندگی خود به خاطر ابتلا به افسردگی به درمان نیاز پیدا می کند .

افسردگی چیست ؟
افسردگی مجموعه ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می کند .

افسردگی چه علائمی دارد ؟
شخص افسرده احساس ناامیدی ، غم و بی تفاوتی می کند . او روی قسمتهای تاریک زندگی اش متمرکز می شود و زندگی خانوادگی ، شغل و آینده برایش بی معنا می شود . افراد افسرده ، افکار منفی و باورهای نادرستی در ذهن دارند . همچنین در میزان خواب ، اشتها و

افسردگی ، شایع ترین و در عین حال قدیمی ترین اختلال روانی انسان است . افسردگی ، حس یاس و نامیدی درد آوری است که زندگی روزمره فرد را مختل می کند . افسردگی ، واکنش طبیعی نسبت به رویدادهای بیرونی است . افسردگی ما را از تنشها و استرس های خارج از توانمان دور می کند و مجال بهبودی و بازیافتن قوای رو به رو شدن با آنها را به ما بر می گرداند . در حقیقت ، افسردگی نوعی واکنش دفاعی است که فرد در برابر تنشهای دور از توان خود نشان می دهد تا بتواند بماند و به زندگی ادامه دهد . افسردگی به سراغ همه می رود . کودکان هم با آن دنیای شاد و پرهیاهویشان افسرده می شوند . سالمندان ، جوانان ، ثروتمندان و فقیران . بر اساس آمارها افسردگی آنچنان شایع است که از هر 8 نفر یک نفر در طول زندگی خود به خاطر ابتلا به افسردگی به درمان نیاز پیدا می کند .

افسردگی چیست ؟
افسردگی مجموعه ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می کند .

افسردگی چه علائمی دارد ؟
شخص افسرده احساس ناامیدی ، غم و بی تفاوتی می کند . او روی قسمتهای تاریک زندگی اش متمرکز می شود و زندگی خانوادگی ، شغل و آینده برایش بی معنا می شود . افراد افسرده ، افکار منفی و باورهای نادرستی در ذهن دارند . همچنین در میزان خواب ، اشتها و فعالیت های جسمانی آنها تغییرات قابل توجهی به وجود می آید . برخی از افراد افسرده بی خواب می شوند و گروهی پیوسته می خوابند . عزت نفس در افراد افسرده به شدت کاهش می یابد . آنها نگرش مثبت نسبت به خویش را به تدریج از دست می دهند و ارزش وجودی خود را زیر سوال می برند . شخص افسرده به دلیل ترس از طرد شدن از سوی دیگران ، از اشخاص دوری می کند . وی دیگر علاقه ای به فعالیت های دلخواه قبلی اش ندارد . هر چه شدت افسردگی بیشتر باشد ، رابطه و معاشرت با فرد افسرده برای اطرافیانش نامطلوب تر می شود .

آیا افراد افسرده اقدام به خود کشی می کنند ؟
افراد افسرده زندگی را بی ارزش می بینند و امیدی به آن ندارند . آنها امیدی به آینده خود هم ندارند ؛ بنابراین در بسیاری از آنها افکار مربوط به خودکشی به وجود می آید .

چرا فراد افسرده احساس گناه می کنند ؟
ممکن است این احساس گناه دلیل واقع داشته باشد یا زاده تخیل و تصور فرد افسرده باشد . غالباً احساس گناه در فرد افسرده از این فرض ایجاد می شود که وی مرتکب اشتباهی شده است ، یا این که افسردگی وی باعث آزاد و بدبختی دیگران شده ، فرد افسرده در این شرایط خود را مقصر می داند .

چرا آنها به شدت تحریک پذیرند ؟
اشخاص افسرده بیش از حد نسبت به آنچه دیگران می گویند یا انجام می دهند ، حساس می شوند و اغلب افکار یا گفته های آنان را سوء تعبیر می کنند . افراد افسرده به واسطه این ادراک غلط از محیط و اطرافیان ، مستعد مشاجره هستند و غالباً به خطر تغییر نادرست مسائل به گریه می افتند .

افسردگی چه عللی دارد ؟
افسردگی دو علت اصلی دارد ، یکی از دست دادن است . از دست دادن کسی یا چیزی ، یکی از مهمترین علل افسردگی است . از دست دادن احساس امنیت ، رفاه ، ثبات و استواری فرد را تهدید می کند و تصویر ذهنی فرد ز خویشتن تحت تأثیر قرار می گیرد . شخص احساس می کند که دیگر کنترلی بر خود ندارد . هر چقدر از دست دادن کسی یا چیزی ناگهانی تر باشد ، به همان اندازه میزان درماندگی و آشفتگی بیشتر فراهم می شود . علت دیگر بروز افسردگی ، تغییر است . گاه حتی مواجهه با یک عامل موفقیت آمیز باعث شروع افسردگی می شود . اشخاصی که پس از مدت زمانی طولانی و پس از تلاش بسیار به اهداف خود دست می یابند ، در می یابند که این تلاش و پیکار برای رسیدن به هدف بوده که به زندگی آنها معنا بخشیده است بنابراین افسرده می شوند . بعضی از موفقیت ها مشکلات بیشتری برای فرد ایجاد می کنند . یعنی تنش و ناآرامی در زندگی فرد به وجود می آورند که خود زمینه را برای افسرده کردن وی مهیا می کند .

چرا سالمندان بیشتر افسرده می شوند ؟
روانپزشکی سالمندان از جمله رشته هایی است که متأسفانه در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است . هنگامی که نقش افراد در زندگی تغییر می کند ، باورها و ارزشهای او زیر سوال می رود . این چنین است که احساس از دست رفتن جوانی بر بسیاری از سالمندان تاثیر عمیقی می گذارد. آنان احساس می کنند که بدنشان تغییر کرده و سالهایی که می توانستند هر چه می خواهند انجام دهند را پشت سر گذاشته اند . فکر می کنند که روزی خواهند مرد و احتمالا این رخداد زودتر از آنچه آنان می اندیشند به وقوع خواهد پیوست . اغلب افراد در میانسالی با این بحران رو به رو می شوند . افسردگی در سنین پیری معمولا به علت بازنشستگی یا از دست دادن سلامتی یا مرگ خویشاوندان به وجود می آید .

جوانان چرا افسرده می شوند ؟
یک جوان ممکن است به دلیل مشکلاتی که در زمینه رسیدن به هویتی متناسب با نقش خود دارد یا به خاطر اشکال در ایجاد روابط با همسالان خود دچار افسردگی شود .
هنگامی که عصبانی هستیم چه اتفاقی می افتد ؟


آنچه اغلب در هنگام عصبانیت اتفاق می افتد این است که ما حالت دفاعی می گیریم . همانگونه که ویرجینیا ساتیر در کتاب (ساختن مردم) اشاره کرده است ، هنگامی که ما احساس خجالت زدگی ، اضطراب ، تهدید و ناامیدی می کنیم ( یک حالت دفاعی ) می گیریم . ما در برابر احساس بی ارزشی دفاع می کنیم . در حقیقت ، معمولاً هنگامی که ما احساس فقدان اعتماد یا عزت نفس ضعیف داریم ، ایجاد ارتباط را از طریق راههای غیر مؤثر شروع می کنیم . نگرانی اساسی ما دفاع از خودمان است . هنگامی که ما احساس خوبی درباره خودمان داریم و احساس می کنیم که تحت فشار نیستیم یا تهدید نمی شویم ، با همسران به روش طبیعی ارتباط برقرار می کنیم . اما هنگامی که حالت دفاعی داریم ، سبک ارتباطی ، به صورت فاحشی تغییر می کند .

ارتباط با یک روش دفاعی نه تنها شما را به فهمیدن نزدیک نمی کند ، بلکه باعث سوء تعبیر و شکاف بیشتر می شود

راهبردهای سازگاری خاص:چگونگی کاهش استرس

آرمیدگی
آرمیدگی یکی از روش های مقابله با واکنش های جسمی استرس است. هنگام استرس،در ماهیچه های خود تنش ایجاد می کنیم.اگر یاد بگیریم که تنش یا کشیدگی ماهیچه ها را ،به کمک آرمیدگی،کاهش دهیم خواهیم توانست استرس را به کنترل خود در اوریم.
شیوه ی آرمیدگی:برای آرمیدگی شیوه های مختلفی وجود دارد .در این جا شیوه ی آرمیدگی جاکوبسون توضیح داده می شود .و آن عبارت از سفت و شل کردن شانزده گروه ماهیچه ی بدن است.اینک چگونگی آن:
روی صندلی ،مبل یا تخت خواب لم بدهید،خود را شل کنید،آرام و مرتب نفس عمیق بکشید .
روی اولین گروه ماهیچه ها (دست و ساعد)متمرکز شوید.
ماهیچه ها را به مدت پنج دقیقه سفت کنید.
ماهیچه ها را به تدیریج شل کنید،در حالی که به خود می گویید :آرام ،آرام....
روی تفاوت بین سفت شدن و شل شدن ماهیچه متمرکز شوید.
پیش از ان که به سراغ گروه دیگری از ماهیچه ها بروید،تمرین بالا را تکرار کنید.
آرمیدگی نوعی یادگیری است.همان طور که ورزش روزانه ظرفیت دستگاه تنفسی را افزایش می دهد،تمرین آرمیدگی (دونوبت در روز)نیز ظرفیت ارام گرفتن را بیشتر می کند.بنابراین در موقعیت های استرس زا تنها یک کلمه خواهید گفت:((آرام،آرام...))و بیشتر احساس آرامش خواهید کرد آرمیدگی واقعا خوشایند است،تمرین کنید. اما همه ی متخصصان باور ندارند که دستاورد های آرمیدگی بیشتر از دستاوردهای یک استراحت کامل و مناسب باشد. .آنها معتقدند که هر کس به این فکر باشد که روزی دو بار و هر بار به مدت 20 دقیقه به خود برسد ،بدین صورت که افکار مزاحم را کنار بگذارد ،از هیجان های خود بکاهد و نگرش مثبت اتخاذ کند همان آثار آرمیدگی را به دست خواهد اورد.

منبع:کتاب بهداشت روانی تالیف:دکتر حمزه گنجی